امشب حدود ساعت 11 بلیط گرفتم که برم ولایت خودمون...یزد موندن برام سخت شده.البته روزاش که هم خونه ایم میره بیمارستان و منم باید تنها توی خونه باشم.شباش خوبه...بی سروصدا و اروم.ولایت خودمون برعکسه..روزاش خوبه و شباش دلگیر..چون خونواده ام زود میخوابن و من تنها باید سر کنم.راستش پنجشنبه هم قرار بود که برم کلاس سه تار.توی یزد..اما گفتم ولش....حوصله موندن نیست....واقعا نمیدونم چکار کنم......
معجزه...برچسب : قطار, نویسنده : aramesh2971 بازدید : 112