ازدواج

ساخت وبلاگ
موقع دبیرستان تمام فکرم درس بود و رفتن به دانشگاه...الان که بزرگتر شدم به ازدواج فکر میکنم...شاید به خاطر این وقفه که در درسم ایجاد شده...شاید هم یه جورایی حسودیم میشه به کسایی که ازدواج کردن...

دلم میخواد ازدواج کنم اونم با یه نفر که یه باری از روی دوشم برداره....بتونم باهاش درد ودل کنم...باهاش حرف بزنم.اونم به حرفام گوش بده...به پای هم پیر بشیم نه اینکه همدیگه رو پیر کنیم.....واقعا دلم یه همدم خوب میخواد....یه نفر که بشه همه جوره بهش اعتماد کرد.......خدایا خودت.....یعنی میشه......بعضیا شاید با دیدن این پست با خودشون بگن که دیگه حس ترشیدگی بهم دست داده ولی خداییش شاید شما اون جوری که من الان احساس تنهایی و پوچی میکنم نکرده باشین....خدا این حس منو نصیب هیچ کس نکنه.بچه ها برام دعا کنین

معجزه...
ما را در سایت معجزه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aramesh2971 بازدید : 85 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 5:17